شاهزاده رضا پهلوی

۱۳۸۸ مهر ۶, دوشنبه

یک پیشنهاد به بالاترین (ما هم بعله!)

در راستای اینکه اخیرا پیشنهاد کردن به بالاترین و گردانندگان آن مد شده و بنوعی کلاس و اینا محسوب میشه و من هم بعد یک ساعت گشت و گذار در میان خاکروبه های اینترنت لینک دندون گیری پیدا نکردم که قبل از من شیرپاک خورده دیگری اونرو از دیوار بالاترین آویزون نکرده باشه! لذا به خودمون گفتیم بذار ما هم پیشنهاد سازنده ای به حضور حضرات بالاترین ارسال کنیم خدا رو چه دیدی یا مورد پسند واقع میشه یا شاید هم زدن اسم کاربری مونو بستن که اونهم در نوع خودش خیلی با کلاسه!

و اما پیشنهاد!: دوستان بارها گلایه کردن از اینکه لینکی که گذاشتن مثلا 500 تا کلیک داشته و 3 تا امتیاز مثبت و بطریق اولی مشخصه که اکثریت این تعداد کلیک های بالا لزوما کاربر بالاترین نیستن و بازدید کنندگان غیر عضو هستند. از طرف دیگه این بازدید کنندگان غیر عضو که ما کاربران بالاترین فقط رد کلیلک اونها رو روی لینکمون می بینیم حتما پس از بازدید نظر مثبت یا منفی دارن که از دو جهت میتونه کاربرد داشته باشه: 1- اگه این نظر مثبت یا منفی ثبت بشه بطور تقریبی آماری خواهد بود بر اینکه کلیلک های لینکمون چه تعدادش از طرف کاربران بوده و 2- یک معیاری خواهد بود برای تفاوت های جامعه آماری کاربران بالاترین و سایر بازدید کنندگان سایت که بالطبع جامعه خیلی وسیعتریه. ضمنا این امتیازات مثبت و منفی داده شده از سوی بازدید کنندگان غیر عضو هیچ تاثیری در داغ شدن و بالا پائین کردن لینک در صفحات بالاترین نخواهند داشت تا امکان هر گونه سوء استفاده از بین بره. لذا اگه حضرات بالادار ها امکانی برای دادن امتیاز مثبت و منفی بدون تاثیر و صرفا نمایشی برای بازدید کنندگان غیر عضو بالا ترین ایجاد کنند هم برای کاربران و گردانندگان سایت مفید خواهد بود و هم برای بازدید کنندگان اندکی ایجاد حس مشارکت میکنه!

به هر حال این بود انشای ... ببخشید این بود پیشنهاد من!

۱۳۸۸ مهر ۴, شنبه

وصیت نامه " محمد رضا شاه آریامهر " ، به بیان شهبانو فرح پهلوی

شاهنشاه آریامهر در آخرین هفته های حیات ، در بستر بیماری و در شرایطی غم انگیز و در اوج تلاش مبارزه با بیماری هولناک خود ، با مزاجی رنجور ، ولی با عظمت روحی ستایش آمیز در ساعات متناوب ، سخنانی ایراد و رهنمونهایی فرمودند که مجموعه این تقریرات به صورت پیام زیر تدوین میگردد ؛ باشد که این نوشته ، ترجمان مکنونات درونی و گواه ایران پرستی ابر مرد تاریخ شاهنشاهی ایران که افتخار همسری او را داشته ام بر صحیفه روزگار نقش بندد :

" در اين هنگام كه دور از خاك وطنم در چنگال اين بيماری جانكاه آخرين روزهای زندگی خود را سپری ميكنم ، به عنوان پادشاه ايران زمين اين پيام را به ملتم كه در شوم ترين دوران تاريخی وطنش روزگار تيره ای را ميگذراند ميفرستم . همانند هر مسلمان معتقدی كه در آستانه مرگ از وجدان پاك و صفای كامل روح برخوردار است خداوند بزرگ را به شهادت ميطلبم ، از آن وقت كه صرفا به خاطر جلوگيری از خونريزی هموطنانم ناچار خاك ايران را ترك كردم آنی از فكر سيه روزی تدريجی ملتم ، و مخصوصا اندوه رقت بارشهادت وطن پرستان با نام و گمنامی كه سينه های فراخ خود را در مقابل جوخه های آتش جلادان قرار داده اند فارغ نبوده و با تار و پود وجودم اين رنجهای روز افزون را احساس كردم و در این رهگذر از تقدیر خود رضایت دارم ، که در این دوران آوارگی ضربات تازیانه سرنوشت ، این رنج ملی را بر روح و جسم رنجور من نیز کوفته است ... شگفت اتفاقيست ، در همان لحظاتی كه قلب من از حركت می ايستد ، قلوب افسران دلاورارتش من نيز كه در تكاپوی نجات وطن بوده اند ، پياپی آماج گلوله های دشمنان ايران قرار ميگيرند ، من این تقارن را به پیوند معنوی ناگسستنی که بین خودم و این ارتش که ناجوانمردانه در بستر یک دسیسه ضد ملی و میهنی قرار گرفت ، وجود دارد ، تعبیر میکنم . وبرای اينكه چنين پيوندی جاودان ماند ، توصيه ميكنم كه بعد از نجات كشورم ، كالبدم درگورستان اين شهيدان جانباخته وطن ، مدفون گردد ... من در اين دقايق واپسين شيرينی خاطرات افق ايران عزيز را كه به آن عشق مي ورزم ، در برابر تلخی زهراگين مرض جانسوز قرار داده ام . خاطره شاليزارهای كرانه های دريای خزر ، و مرغزارهای ديلم ، خاطره قله های پربرف سبلان و سهند آذربايجان ، خاطره كوهستانهای سبز و خرم زاگرس كردستان ، و هامونهای عريان بلوچستان ، خاطره اروندرود خوزستان و هيرمند سيستان ، خاطره دشت ارژن فارس ، خاطره حاشيه های كوير سوزان خراسان و كرمان ، خاطره شهركها و دهستانهای ساحلی خليج فارس ، خاطره كوچ عشاير دلير و فداكار و بطور كلی با انديشه همه گوشه و كنار آن سرزمين مقدس و مردم پرتلاش و پرتوان آن ، چشم از جهان .. فرو ميبندم .

به یاد داشته باشیم که صفحات تاریخ وطن ما ، فراز و نشیب های فراوانی را در خود حفظ کرده است ؛ ولی همچنان که حمله اسکندر ، هجوم مغول ، فتنه افغان و اشغال متعدد بیگانگان ، قادر نشدند مشعل فرهنگ و تمدن باستانی ایران را خاموش کنند ؛ مطمئن هستم شعله های فروزان این تمدن و فرهنگ در پرتو انوار خیره کننده خود بر این سیاهی اندوهبار چیره خواهد شد ، و یک رستاخیز ملی افتخارات نسل حاضر را در تاریخ درخشان ایران ثبت خواهد کرد .

من سرنوشت کشور را به قانون اساسی می سپارم . این قانون اساسی ودیعه گرانبهایی است که انقلاب مشروطیت به ملت ایران ارزانی داشته است ، و به همین جهت صیانت و احترام به اصول آن که بنیان تمامیت ارضی و استقلال میهن ماست و همچنین شالوده حاکمیت ملی ، متکی بر قومیت تاریخی و مبانی اعتقادات مذهبی مردم این سرزمین بر اساس آن استوار است ، بر همه آحاد کشور از واجبات ملی است و پاسداری از آن را به پسرم تاکید میکنم .

امیدوارم او که اینک در عنفوان جوانی است و جوهر وجودش مانند هر جوان ایرانی دیگر سرشار از غرور ملی است ، با درک حقایق این تجربه تلخ تاریخی که ملت ایران به بهای گرانی اندوخته است ، پند زمانه را بیاموزد و فقط به اتکای احدیت متعال و پشتیبانی نیروی مردم و همگامی با آن ، پرچم مقدس سه رنگ ایران زمین را در اهتزاز و سرافراز نگه دارد .

ولیعهد جوان را به ایزد توانا و ملت بزرگ ایران میسپارم .

این آخرین اراده من است . "

۱۳۸۸ شهریور ۳۱, سه‌شنبه

درسی که مخالفان شعار :نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران" به ما می آموزند!

می بینید چه موضع واحدی گرفتند این آخوندها و وابستگان رژیم در مقابل این شعار؟ شعاری که به هیچ عنوان تشکیلاتی هم نیست و توسط هیچ یک از جریان های فعال در حوادث پس از انتخابات ساخته نشده بلکه از بطن مردم بوجود اومده. از آقای کدیور آخوند (بظاهر) ناراضی و مخالف و فراری گرفته تا قرائتی شومن و جوکر از این شعار ساده و بی آلایش به وحشت افتادن و تا جائی که من در طی روزهای اخیر در جامعه مجازی یا جامعه حقیقی مشاهده کردم میشه این شعار رو مثل یک دستگاه تست برای تشخیص وابستگی و اعتقاد افراد به حفظ رژیم اسلامی بکار گرفت! چرا؟ چون این شعار تنها شعاریه که از تقلب انتخاباتی و بحث موسوی-احمدی نژاد و یا فراتر از اون برکناری رهبر و یا باز هم فراتر از اون ایجاد جمهوری ایرانی پا فراتر گذاشته و صحبت از جایگزین کردن "عشق به ایران" بجای پرکردن شکم مفتخورهای فلسطینی و لبنانی و سایر دهکوره های اسلامی افراطی میکنه. رژیم کنونی در طی 30 سال گذشته بخوبی ثابت کرده که قادره در هر شرایط خودش رو تطبیق بده و با تغییر شکل دادن های مصلحتی در هر وضعیتی به حیاتش ادامه بده. این رژیم یا بهتر بگیم این مافیا برای هر شرایطی افرادی رو در خزانه اش داره که به تناسب اوضاع اونها رو به عرصه سیاست و اداره کشور میاره و تحت پوشش تغییر و اصلاح ظاهری از جمع شدن سفره ای که 30 ساله بر سر اون مشغول چپاول همه جانبه "ایران" هستند جلوگیری میکنه. 30 ساله که این رژیم با کشتن "عشق به ایران" در ذهن و روح مردم و جایگزین کردن احساسات جعلی و واهی نسبت به امت اسلامی تلاش کرده تا اجازه نده "عشق به ایران" سدی بر سر راه تارج سرمایه های ایران و ایرانیان بشه. 30 ساله که از یاد ما بردن که هر قدر هم از حیث جغرافیائی و نژادی و فرهنگی با هم فرق یا اختلاف داشته باشیم ولی "ایرانی" بودن نقطه مشترک و موضع اتحاد بسیار محکمیه که جمعیت پراکنده این کشور به یغما رفته رو تبدیل به یک وجود یکپارچه می کنه! مطمئن باشید این رژیم حتی در صورت ابطال انتخابات و جایگزین شدن آقای موسوی یا هرکس دیگه بجای احمدی نژاد و یا حتی در صورت عزل رهبر فعلی و یا حتی در صورت برقراری "جمهوری ایرانی" باز هم به شکلی به حیات خودش در لایه های حکومتی ادامه خواهد داد چرا که این رژیم راه بهره بردن از نقاط ضعف سیستم های دمکراتیک رو بخوبی بلده و تاکنون هم دنیای دمکراتیک رو همواره با بهره گیری از اصول دمکراسی به چالش کشیده و برای خودش فرصت خریده (نمونه هاش در بحث های حقوق بشری و هسته ای و حمایت از تروریسم فراونه که فرصت دیگه ای رو برای بررسی می طلبه). تنها چیزی که این رژیم هیچوقت نتونسته تحملش کنه و ابزاری برای مقابله با اون نداره اتحاد مردم تحت شعار "فقط ایران" و "قیام برای نجات ایران" هست. چشم اسفندیار و پاشنه آشیل رژیم "نفی بیگانه پرستی" و ترویج "عشق به ایران" هست! شعار "نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران" درس های زیادی به ما می آموزد، آن را ادامه دهیم و حرکات آینده خود را بر اساس آن تنظیم کنیم!

۱۳۸۸ شهریور ۳۰, دوشنبه

آقای (یا خانم) بی بی سی، چرا در خبرها می گویید " دولت و منتقدان" در نماز عید فطر شرکت کردند؟

آقای ناطق نوری و رفسنجانی و حسن خمینی که جزو منتقدان نیستند. منتقدان اصلی مردم هستند که رایشان دزدیده شده و هیچ امکاناتی برای بیان اعتراض ندارند. (نقل قولی از یک دوست)

۱۳۸۸ شهریور ۲۸, شنبه

ما هم بیشرفیم!

پاسخ جناح کودتا به شعار "ما بیشماریم" سبزها!

۱۳۸۸ شهریور ۲۶, پنجشنبه

فضای بالاترین شبیه فضای شبهای حمله است! فردا روز سرنوشت ساز ماست!

از لینک ها بوی نبرد و پیروزی میاد بدجور!

شعار فردا "نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران" است! (از تفرقه بپرهیزیم)

شعار فردا "نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران" است. آقای کدیور به جهت محذوریتی که در مصاحبه با بی بی سی داشت و به جهت اینکه متهم به ستیز با جهان اسلام نشود یا به هر دلیلی که خودشون تشخیص دادند اون رو تغییر دادند. بهتره فردا از شعار اصلی استفاده کنیم والا اولین قدم تفرقه رو برداشتیم!

آقای حسن نصرالله اشتباه فرمودی!

باید می گفتی: تظاهرات روز قدس به دنيا ثابت مي‎كند كه "علیرغم 30 سال حکومت دروغ و فساد" ایران عوض نشده است.

۱۳۸۸ شهریور ۲۵, چهارشنبه

آقای شیمون پرز, امسال شما هم می توانید در راهپیمائی روز قدس شرکت کنید!

چون در سایه بیداری و جنبش سبز مردم ایران امسال این راهپیمائی نه به امید واهی نابودی دولت شما بلکه برای برچیدن بساط حکومت ننگین ملایان از کشور آریائی ایران برگزار می شود. فقط پرچم سبز یادت نره!

۱۳۸۸ شهریور ۲۴, سه‌شنبه

انقلابها و اینترنت!

اینترنت نعمتی است. در این روزها اگر "وجود نداشت" انقلاب سبزی نداشتیم و در زمان شاه اگر "وجود داشت" انقلاب پنجاه و هفتی نداشتیم! . آگاهی دشمن دیو صفتان دین فروش است!

۱۳۸۸ شهریور ۲۳, دوشنبه

جناب پرزیدنت اوباما، لطفا پول 20 تا بوئینگ رو خودت به حساب حزب الله لبنان واریز کن!

چون اگه بوئینگ ها رو به ما بدی ما باید بفروشیمشون و پولشون رو واسه سید حسن بفرستیم که اونم احتمالا نصیب شغالهای ترکیه بشه ...

۱۳۸۸ شهریور ۲۱, شنبه

مراقب ترفندهای همیشگی حکومت برای مقابله با راهپیمائی روز قدس سبز باشیم!

روز قدس امسال بویژه با اتفاقات چند روز اخیر و چند روز آینده و خط مشیی که رهبر در نماز جمعه مشخص کرد از چنان اهمیتی در تاریخ معاصر ایران برخورداره که میشه به جرات گفت نظیری نداره. از مشخصه های جالب این روز یکی هم اینه که از قبل همه میدونن فروریختن آخرین خاکریز حکومت باحتمال قریب به یقین در این روز خواهد بود که از قضای روزگار ساخته و پرداخته خود حکومت هست. به هر حال با شناختی که از جمهوری اسلامی و نیرنگ ها و دوز و کلک های کثیف اون داریم و با عنایت به ترس و وحشتی که سراپای همه مقامات راس نظام رو در برگرفته و اونها رو وادار به دری وری گفتن کرده که نیازی به تکرار اونها نیست یقینا در این روزهای منتهی به روز قدس سبز باز هم اتاق های جنگ روانی نظام انواع و اقسام حیله ها و سیاست های مکارانه رو برای کمرنگ کردن حضور مردم در راهپیمائی اعتراضی سبز روز قدس امسال و یا ایجاد شک و تردید در زمان یا مکان یا اصل برگزاری راهپیمائی و یا ایجاد رعب و وحشت از طریق شایعات یا اقدامات عملی بکار خواهند بست. حتی ممکنه با اعلام تعطیلی بلند مدت در ابتدای هفته آینده بخوان عده ای رو به مسافرت ترغیب کنن و یا با اقداماتی غیرقابل انتظار و حتی بنفع جنبش سبز (مثلا آزادی زندانیان یا اعلام دروغین عفو و بخشودگی اونها) بخوان روی تصمیم و اراده مردم تاثیرات احساسی بذارن. حتی حقه های نخ نما شده ای مثل پخش اعلامیه های دروغین منتسب به سران جنبش یا هک کردن سایت های اونها و نشر بیانیه های دروغین رو هم نباید از نظر دور داشت. به هر حال و به هر جهت با فرض اینکه از تمام حقه ها و کلک های بالا استفاده بشه و حتی حقه هایی رو که تا حالا فکرش رو هم نکردیم استفاده کنن برای بی اثر کردن تمام نیرنگ های نظام در این آخرین روز نبرد فقط یک چیز رو فراموش نکنیم: روز قدس امسال ما مردم مبارز ایران در راهپیمائی اعتراضی سراسری سبز شرکت می کنیم و هر حرف و اقدامی در خلاف جهت برگزاری این راهپیمائی بدون شک نیرنگ حکومت است.

۱۳۸۸ شهریور ۱۸, چهارشنبه

آقای احمدی مقدم، سیاست ما عین دیانت ما و دیانتمان عین سیاستمان است!


آقای احمدی مقدم شما که می فرمائید روز قدس متعلق به مردم فلسطین است و نباید آن را سیاسی کرد ظاهرا از خیلی چیزها خبر ندارید. اول اینکه سالهاست که ایران فلسطین شده و تحت اشغال عده ای افراطی بظاهر بنیاد گرا و در باطن فاسد و مافیائی قرار دارد(کافیه یخورده به دور و برتون نگاه کنین). دوم اینکه "هرچه کنی بخود کنی گر همه نیک و بد کنی" یعنی اون روزی که سلف خائن شما آقای مدرس جلوی نوگرائی و تجدد رضا شاه فقید ایستاده بود و می گفت: "سیاست ما عین دیانت ما و دیانتمان عین سیاستمان است" داشت گور دیانت و سیاست دینی را یکجا می کند. درسی که مردم ایران از سی سال حکومت ننگین اسلامی و جنایات و فساد اون گرفته اند اینست که باید سلاح را از دست دشمن گرفت و با همان سلاح کارش را تمام کرد. اکنون ببینید که الله اکبر و شبهای احیاء و مرقد امام راحلتان و روز قدستان که سالهای سال چماقی بر سر ملت ایران بود حالا کابوسی برای شما و همپالگی هایتان شده است که رهائی از آن برایتان ممکن نخواهد بود.

شبانگه سر قتل و تاراج داشت --- سحرگه نه تن سر، نه سر تاج داشت
به یک گردش چرخ نیلوفری --- نه نادر بجا ماند و نه نادری
بنازم من این چرخ پیروز را --- پریروز و دیروز و امروز را

و البته فردا را ... !

۱۳۸۸ شهریور ۱۰, سه‌شنبه

چه کسی شایسته عنوان طاغوت است؟ آنکه در برابر اجانب طغیان کرد یا آنانکه ایرانیان را به خاک سیاه نشاندند؟

از سال 57 به بعد لفظ طاغوت را بسیار شنیده ایم و به ما چنین گفتند که این لغت که به معنای طغیان کننده و خود رای است درخور شاه ایران بود چون طغیان کرده بود و دیگران را به هیچ می انگاشت. اکنون پس از بیش از 30 سال که از اتفاق نامیمون روی کار آمدن حکومت اسلامی در این سرزمین می گذرد و هر روز ابر های نادانی و فریب خوردگی ایرانیان بیش از پیش کنار می روند با نگاهی به کارنامه خاندان پهلوی به روشنی می شود دریافت که آنچه باعث اتفاق نظر دولتهای خارجی برای پایان بخشیدن به حکومت این خاندان بر ایران بود چیزی نبود جز گردن فرازی های محمدرضا شاه پهلوی در برابر هر دو بلوک شرق و غرب و اصالتی که او به ایران و ایرانی می داد. الزام دولت به خرید سهام شرکت های بزرگ و سودده اروپائی از قبیل بنز و یورودیف و سرمایه گذاری در بخش فولاد آلمان، اعطای وام چند صد میلیون دلاری با بهره به کشور فرانسه، مشارکت در تاسیس و رهبری اوپک که منجر به افزایش قیمت نفت از حدود 5 دلار به نزدیک به 20 دلار ظرف مدتی کوتاه گردید، برگزاری مراسم خیره کننده جشن 2500 ساله که از حیث یکجا گرد آوردن روسای ممالک مختلف جهان تاکنون نظیری در دنیا ندارد، تقویت تسلیحاتی و پرسنلی قوای مسلح ایران که سایه آن بر کل خاورمیانه سنگینی می کرد، فرمانبرداری روسای ممالک همسایه و منطقه از دولت ایران و نفوذ سیستم اطلاعاتی امنیتی ایران در آن کشورها، برقراری رو به توسعه رفاه و امنیت و بهداشت و آموزش رایگان در سراسر ایران، مهار قطعی تورم، تحقیر بریتانیا در ملی شدن صنعت نفت با نقش آفرینی زنده یاد محمد مصدق، مدرنیزه کردن صنایع و کشاورزی ایران که مثالهای آن ذوب آهن کرمان و مس سرچشمه و تراکتور سازی و کارخانه ایران ناسیونال و ارج و آزمایش و پارس و کشت و صنعت دشت مغان و دهها منطقه صنعتی و کشاورزی دیگر در سراسر ایران هستند و .... . به همه اینها علاوه کنید که در این سی سالی که حکومت در دست فرومایه ترین دشمنان این خاندان بوده است نتوانسته اند حتی یک سند از سوء استفاده شخصی شاه فقید ایران یا شهبانو فرح ارائه کنند بلکه در این مدت پاکی و بلند نظری و میهن پرستی این دو تن هر روز بیش از پیش بر اهل درد و آنانکه با صداقت شاهد گذر حوادث در ایام قبل و بعد از سال 57 بوده اند آشکار شده است. خدمتی که شهبانو فرح به فرهنگ و هنر و زنان این کشور کرده اند به مانند خورشیدی در میان شب تاریک می درخشد. باشد که حوادث آینده در سایه بیداری و آگاهی ما ایرانیان مرهمی باشد بر زخمهای سی ساله.